معرفی رمان شرق بهشت
- جمعه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۰۳ ق.ظ
- ۱۶ نظر
چکیده:
“این رمان، در ظاهر توصیف ماجراهای معمولی و سادهی زندگی آدمهاست، اما در اصل “حماسهای فلسفی است، زندگی نامهی دو نسل است، نسلی که برای فرار از سختی ها و تعصبهایی مذهبی و اجتماعی به ایالات متحده مهاجرت کرده و نسلی که در طلوع قرن بیستم،در میان تحولات و پیشرفت است”
اگر جان اشتاین بک در سراسر عمر ادبی خود جز کتاب شرق بهشت چیز دیگری ننوشته بود باز هم شایسته و سزاوار همه ی شهرت و افتخاری بود که نصیبش شد.حماسه فلسفی و انسانی عظیمی که همه بشریت را در خود گنجانده ، از بدو خلقت تا امروز، ماجراهایی که پس از خوردن میوه ی درخت بر سر فرزندان آدم آمده و تا ابدیت ادامه دارد. شرق بهشت با گذشت سالها هنوز هم جزو پرخواننده ترین کتاب های بزرگ آمریکاست.
شرق بهشت در کارنامه اشتاینبک جایگاه دیگری دارد و تحت تاثیر مذهب نوشته شده است.
قسمت هایی از کتاب
آدم می تواند به هر چیزی ، اگر تنها یک چیز هم داشته باشد ، افتخار کند . هر قدر فقیر تر باشد ، بیشتر لازم می شود به آنچه دارد ببالد .
طی سال های خشکی مردم سال های پربار و مساعد را از یاد می بردند و در سال های بعد ، وقتی باران به فراوانی می بارد ، خشک سالی را . همیشه همین طور بوده است .
وقتی یک کودک برای نخستین بار بزرگ تر ها را به همان شکلی که هستند می بیند ، وقتی برای نخستین بار به ذهنش می رسد که بزرگ ترها از هوش و ذکاوت خارق العاده ای برخوردار نیستند ، قضاوت هایشان و جمله هایشان همیشه صحیح نیست ، دنیای کودکانه اش فرو می نشیند و هرج و مرجی وحشتناک جای آن را خواهد گرفت . بت ها در هم می شکنند و امنیت از بین می رود و موقعی که بتی می افتد ، نیمه شکسته نمی ماند ، تماما خرد می شود و در بستری از کثیفی فرو می رود .
حتی اگر آدم هرچه را که دارد کنار بگزارد ، باز گناه های کوچکی برای عذاب دادن خود نگاه می دارد . این ها اخرین چیزهایی است که ما رها خواهیم کرد!
علاقه مند شدن خیلی عالی است ، حتی اگر دیر شده باشد .
منبع:پژوهشکده
- ۹۲/۱۱/۲۵