چرک نویس

چرک نویس های یک نوجوان

چرک نویس

چرک نویس های یک نوجوان

چرک نویسی از آنچه در مغز خسته یک نوچوان می گذرد...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

پرندگان گرسنه!

تا حالا شده به کبوتری غذا بدی؟

کبوتری که اومده پشت پنجره خونت و با حسرت به انسان بودنت نگاه می کنه؟فکر می کنی تو دلش چی می گه؟

تویه این سرمای زمستون زندگی برای پرندگان خیلی سخته.مخصوصا که ما آدم ها خیلی وقته فراموششون کردیم و کمتر به این فکر میوفتیم که کمی بهشون غذا بدیم.

تویه این شهرهای شلوغ...تویه این هم آلودگی که ما براشون ایجاد کردیم.بهتر نیست کمی جبران کنیم؟بهتر نیست حداقل پس مونده های برنج که لازمشون نداریم رو به جای اینکه بندازیم دور،بریزیم رو پشت بوم؟شاید دل این کبوتر ها از من و تو پاک تر باشه!شاید یک دعاشون موجب موفقیت ما بشه.

کبوتر

معرفی رمان شرق بهشت

چکیده:

“این رمان، در ظاهر توصیف ماجراهای معمولی و ساده‌ی زندگی آدم‌هاست، اما در اصل “حماسه‌ای فلسفی است، زندگی نامه‌ی دو نسل است، نسلی که برای فرار از سختی ها و تعصب‌هایی مذهبی و اجتماعی به ایالات متحده مهاجرت کرده و نسلی که در طلوع قرن بیستم،در میان تحولات و پیشرفت‌ است”
اگر جان اشتاین بک در سراسر عمر ادبی خود جز کتاب شرق بهشت چیز دیگری ننوشته بود باز هم شایسته و سزاوار همه ی شهرت و افتخاری بود که نصیبش شد.حماسه فلسفی و انسانی عظیمی که همه بشریت را در خود گنجانده ، از بدو خلقت تا امروز، ماجراهایی که پس از خوردن میوه ی درخت بر سر فرزندان آدم آمده و تا ابدیت ادامه دارد. شرق بهشت با گذشت سالها هنوز هم جزو پرخواننده ترین کتاب های بزرگ آمریکاست.

معرفی کتاب شرق بهشت

ولنتاین یا سپندارمذگان ؟!

واقعا باید برای حال فرهنگ ایران و آداب ایرانیان تاسف خورد...

ما خودمون داریم دو دستی فرهنگمون رو نابود می کنیم.

مثل اینکه 25بهمن  روز ولنتاین هست و خیلی دارند خودشون رو برای اون روز آماده می کنند تا کسی که دوستش دارند رو شگفت زده کنند.

می دونستید 29 بهمن روز سپندارمذگان  ماست؟همون روز عشق ایرانیان!

برای اینکه ملتی در تفکر عقیم شود، باید هویت فرهنگی تاریخی را از او گرفت. فرهنگ مهم ترین عامل در حیات، رشد، بالندگی یا نابودی ملت ها است.بعضی ها سعی دارند این فرهنگ غنی رو از ما بگیرند...البته بیشتر خودمون مقصر هستیم که باید اکثر کارهامون تقلیدی از غرب باشه!

ولنتاین

فقر و فلاکت...!

تا حالا شده 5 دقیقه به فقیری که سر چهارراه واسه چندرغاز پول خودشو به هزار درد و مرض می زنه فکر کنی؟

بعضی وقتا این آدم هارو و می بینیم و تو دلمون میگیم خدایا شکرت.شکرت که ما سالمیم،شکرت که ما حداقل به نون شب محتاج نیستیم،شکرت که مجبور نیستیم واسه یک لقمه نون به مردم دروغ بگیم.

چرا ما باید این همه فقر تو کوچه و خیابون داشته باشیم؟چرا بچه 10 سال به جای اینکه به فکر درس و مشقش باشه باید بیاد جلوی ما دست دراز کنه...

فقر و فلاکت


چرک نویس و دو مدیر؟!

سلام.

خوبید دوستان من؟

الان داشتم گشت و گذاری در این فضای مجازی می کردم که به یک نکته پی بردم!

گویا قبلا این وبلاگ توسط فرد دیگری ثبت شده بوده و بنا به دلایلی که به قول معروف عاقلان دانند،حذف شده و پس از مدتی بنده ی از همه جا بی خبر ثبتش کردم...

از ماست که برماست

خوب بهتون بگم عزیزان که من نمی دونم صاحب قبلی کی بوده.اگر هم از دست بنده الان ناراحتن واقعا عذر می خوام.

در هر صورت من سعی می کنم که این وبلاگ رو بهتر از قبل بروز کنم،البته کاملا برای دل خودم...نه برای کسی یا چیزی!کاربران هم منت می زارن و میان این چرک نویس های مغر خسته ی من رو می خونند.

خلاصه جریان از این قرار بود...

از ماست که بر ماست!

زندگی سخت!

تا حالا فکر کردین چرا زندگی تو بعضی مواقع خیلی سخت می شه؟

امروز داشتم به این فکر می کردم که اگر واژه ای به نام زندگی سخت نبود چقدر همه چی عالی بود.

زندگی بعضی وقتا سره چیز ها بیخودی سخت می شه...گاهی وقتا سره چیز های بیخودی با دیگران دعوا می کنیم و بعد از دقایقی پشیمون می شیم.

زندگی سخت

گاهی وقتا پول باعث سختی زندگیمون می شه.گاهی وقتا عشق باعث خستگیمون می شه.

هرچقدر که فکر می کنم می بینم که بهترین راه برای زندگی بهتر،ساده گرفتن همه چی.شاید امروز که گوشیم از دست رفیقم افتاد و شکست باهاش دعوا نمی کردم،الان احساس بهتری داشتم.نمی دونم!آخه مگه با دعوا کردن من با اون چیزی درست می شد.؟

مهم نیست.شاید این درس عبرتی بشه برام که زندگی رو سخت نگیرم و از این به بعد به همه چی لبخند بزنم.نیمه پر لیوان رو ببینیم!

پس بهتره از این به بعد همه چی رو اسون بگیرم...



این ساپورت لعنتی!

چند روز پیش با دوستان بحث کردیم در مورد همین لباس مستهجنی که داره در بین عموم مردم جا میفته و به نوعی لباس عرفی بانوان شده؛ بلااستثنا تمامی دوستان بنده (همشون مجردن!) از وضعیت به وجود اومده به شدت شاکی بودن و میگفتن چرا نیروی انتظامی و اماکن و امثالهم با این خانومایی که در سطح خیابون چنین لباس هایی میپوشن برخورد نمیکنن.

یکی از دوستان که دستی در فیس بوک دارن یه چیزایی گفتن که خوبه شما هم مطلع بشید. این دوستمون گفت الان اگه توی فیس بوک سرچ بکنید "ساپورت" بیش از بیست – سی صفحه براتون باز میشه که همگی دارن عکس های مختلف از بانوان ایرانی که این لباس رو پوشیدن منتشر می‌کنن؛ برخی از این عکس ها مخفیانه از سطح خیابون گرفته شده و بخش قابل توجهی از این تصاویر توسط خود افراد عکس برداری و منتشر شده.

اولین چرک نویس من!

سلام.

حالتون خوبه؟

نمی دونم چه کسانی قراره از این به بعد به وبلاگ من سر بزنند.نمی دونم قرار چه قضاوت هایی در مورد من بکنند.تنها چیزی که می دونم،اینه که این وبلاگ صرفا برای بیان علایقات شخصی من...

چرک نویس

شاید برای خیلیا اصلا مهم نباشه!اما چیزی که مهم اینه که هر کس باید برای دل خودش بنویسه نه برای کسی...

حالا اگر خواستید،باز هم تکرار می کنم اگر خودتون خواستید و به نظرتون می تونید روزانه دقایقی رو با من همراه باشید،باز هم به وبلاگ من سر بزنید...

حوش باشید،زندگی رو حس کنید...